چهارشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۵
۰ نفر

شعر> در این بهار سبز، چه بعید شده‌ای

برگ دوستی و سه شعر دیگر

مثل برگی دور

بر فراز

       بلندترین

                  شاخه‌ی

                              درخت

زینب برهانی، 17 ساله

خبرنگار افتخاری هفته‌نامه‌ی دوچرخه از تهران

 

وقتی دنیا لبخند می‌زند

یک‌روز که آفتاب

موهای طلایی و پریشانش را

مرتب شانه زده

و آسمان، صورتش را تمیز شسته بود

هوس کردم

             سوت‌زنان از تپه‌ای بالا بروم

و کلاهم را بردارم

و بین بنفشه‌ها دراز بکشم

و خودم را به بی‌خیالی بزنم

چون در چنین روزهایی

همه‌چیز خوب پیش می‌رود

و زندگی راحت می‌شود

چون مطمئنی که در این لحظه

همه‌ی دنیا یواشکی لبخند می‌زند

فاطمه عموزاده از دره‌شهر

 

مای بی تو

من

           تو

                    او

                           ما...

به این‌جا که می‌رسد،

دستور زبان

برایم به‌قدر سختی الماس

سخت می‌شود

                            بی‌تو

کتایون صمدی، 15 ساله

خبرنگار افتخاری هفته‌نامه‌ی دوچرخه از تهران

 

 

خواب بی‌پایان

و من

در این خواب بی‌پایان

به تو فکر می‌کنم

تو

که در جنگل انبوه فکرم گم می‌شوی

و من هراسان به دنبال توأم

تا پایان!

محمدعلی صفایی

 

همشهری، دوچرخه‌ی شماره‌ی 707

تصویرگری: لیلا عبداللهی، 17 ساله، خبرنگار افتخاری از خرم‌آباد

کد خبر 223633
منبع: همشهری آنلاین

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز